رمزگشایی از هزارتویِ اهداف و پیامدهای ترور نافرجام عمران خان
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۵۹۴۵۴
فرارو- صحنه سیاسی پاکستان روزهای ملتهبی را سپری میکند. به تازگی "عمران خان" نخست وزیر سابق پاکستان که در مدت اخیر بر سوءعملکردِ دولت "شهباز شریف" و بدتر شدن وضعیت اقتصادی پاکستان تاکید داشته و حامیانش را به تظاهرات در شهرهای مهم این کشور نظیر لاهور و اسلام آباد دعوت کرده، در جریان یک سخنرانی هدف ترور قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عمران خان پس از این حادثه، به صورت مستقیم دولت پاکستان و به طور خاص شخص نخست وزیر این کشور "شهباز شریف" و همچنین وزیر کشور پاکستان را از جمله عوامل اصلی طراح ترور خود معرفی کرده و خواستار برگزاری راهپیماییهای گسترده علیه حکومت مستقر کشورش شده است.
در جبهه مقابل، شهباز شریف اتهامات عمران خان را قویا رد کرده و به این مساله اشاره کرده که اگر عمران خان بتواند سندی از دست داشتن وی در عملیات ترورِ خود بیاورد، او بلافاصله از کرسی نخست وزیری پاکستان استعفا خواهد کرد.
در این فضا، ناظران و تحلیلگران معتقدند که عرصه سیاست پاکستان که پس از وقوع سیل ویرانگر در این کشور وارد دورهای از مشکلات اقتصادی و اجتماعی شده بود، اکنون پس از حادثه ترور نافرجام عمرانخان ملتهبتر شده و بایستی انتظار روزهایی پُرتنش را در این حوزه و در ادامه راه داشت.
از این رو، فرارو در گفتگو با محسن روحی صفت، سرکنسول سابق ایران در پیشاور پاکستان و کارشناس حوزه سیاسی خارجی، به واکاوی اهداف و پیامدهای مختلف ترور عمران خان برای معادلات سیاسی پاکستان پرداخته است.
مشروح گفتگو با محسن روحی صفت را در ادامه مطالعه فرمایید.
ترور، بازی را به نفع عمران خان چرخاندمحسن روحی صفت؛ در گفتگو با فرارو، در مورد زمینههای ترور عمران خان گفت: «حادثه ترور نافرجام عمران خان رویدادی بود که در نوع خود تا حد زیادی تحریک احساسات مردم پاکستان را به همراه داشت. این مساله به ویژه با توجه به روحیه خاص مردم این کشور (احساساتی بودن) ابعاد خاص و ویژهای پیدا میکند. به نظر من وقوع این حمله تروریستی تا حد زیادی به نفع شخصِ عمران خان تمام شده است. این حادثه از همان نخستین ساعات وقوع، حمایتهای گستردهای را از سوی افکار عمومی به سمت عمران خان، به ویژه از جانبِ طبقه متوسط شهری جلب کرده است.»
وی افزود: «در تحلیل وقایع جاری پاکستان ابتدا باید در نظر داشت که عمران خان به پشتوانه ائتلاف با احزاب کوچک و به طور خاص ارتش بود که توانست قدرت سیاسی را در کشورش به دست بگیرد و برای مدتی نخست وزیر پاکستان باشد. در واقع بنیان سیاسی دولت وی شکننده بود و او با حمایت ارتش جای پای خود را در قدرت محکم کرد. با این حال، پس از آنکه ارتش حمایت خود را از عمران خان و دولت وی سلب کرد، دولت او به سرعت فروپاشید و در این زمینه احزاب مخالف و مجلس پاکستان کنشگری میدانی را بر عهده داشتند.»
سرکنسول سابق ایران در پیشاور پاکستان گفت: «عمران خان با قدرت گرفتن خود در پاکستان عادت دیرینه سیاسی حاکم بر کشورش یعنی تفوق و موقعیت برتر دو حزب را تضعیف کرد و خود را به مثابه جریان سوم به افکار عمومی این کشور عرضه کرد. از این منظر، طیفهایی از مردم پاکستان نیز خواهان این جریان سوم بودند و میخواستند جریان سیاسی را شاهد باشند که از اتهامات و موارد فسادی که پیشتر در مورد دو حزب اصلی کشورشان شاهد آنها بودهاند مبرا باشد و روندی جدید را در عرصه معادلات سیاسی این کشور دنبال کند.»
وی ادامه داد: «با این همه، عمران خان به محض قدرت گرفتن چه در بُعد سیاست داخلی چه خارجی، سیاستها و رویکردهایی را در پیش گرفت که از چشم انداز کلی به نفعش نبودند. به عنوان مثال از نظر داخلی عمرانخان با حضور در قدرت، وعدههای فراوانی را در زمینه ارتقای رفاه و وضعیت زندگی مردم پاکستان داد، اما در تحقق آنها چندان موفق نبود. مسالهای که به وضوح از سوی افکار عمومی پاکستان لمس و مشاهده شد و در عین حال ابزار و اهرم قدرتمندی را به دست جریانهای مخالفِ وی داد.»
روحی صفت تصریح کرد: «در صحنه سیاست خارجی نیز دولت عمران خان و کُنشهای آن تا حدی مصادف با رویدادهای جدید در عرصه بین المللی و به طور خاص متصلب شدن بیش از پیش فضای سیاست و نظام بینالملل شد. مسالهای که در عصر پسا آغاز جنگ اوکراین، رنگ و بویی جدی را به خود گرفت و حتی تا حدی بلوکبندیهای جهان شرق و غرب که در دوران جنگ سرد حاکم بود را به یاد میآورد.»
این کارشناس سیاست خارجی گفت: «اقدام عمران خان پس از آغاز جنگ اوکراین در سفر به مسکو (به عنوان اولین رهبر خارجی)، علی رغم تمامی مخالفتهای کشورهای غربی و آمریکا، عملا موجب شد تا زمینه چینیهای زیادی از منظر کنشگران خارجی به ویژه آمریکا جهت برکناری او از قدرت انجام شود. هرچند که همین حالا نیز پاکستان به این نتیجه رسیده که نمیتواند نسبت به قدرتهای شرقی (به ویژه چین و روسیه) بی اعتنا باشد با این حال سیاستهای عمران خان در آن زمان از دیدِ غرب بسیار تهدید آمیز به نظر میرسیدند.»
این دیپلمات سابق کشورمان افزود: «پس از برکنار عمران خان، شهباز شریف با این وعده سرکار آمد که بنا دارد وضعیت پاکستان را که به دلیل سیاستهای بحرانی عمران خان، وضعیتی آشفته (مخصوصا از حیث اقتصادی) دارد بهبود بخشد و درست کند. شاهد آن بوده ایم که وی در مدت اخیر روابط پاکستان را با عربستان، کشورهای اروپایی و آمریکا توسعه داده است.
با این حال، وضعیت اقتصادی مردم پاکستان هنوز تغییر خاصی را شاهد نبوده است. مسالهای که یکی از دلایل اصلی و مهم آن وقوع سیل ویرانگر اخیر در این کشور است. سیلی که چیزی در حدود ۳۰ میلیارد دلار خسارت به پاکستان وارد کرده است. در عین حال هنوز هم شاهد حضور برخی چهرههای مفسد در حلقه پیرامونی شهباز شریف در قالب حزب مسلم لیگ هستیم. مسائلی که در کنار هم موجب شدند تا خوش بینیها نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی پاکستان در دوره شهباز شریف تا حد زیادی به سرخوردگی تبدیل شوند.»
محسن روحی صفت در پایان گفت: «همین مساله سبب شده تا عمران خانه اهرم خوبی جهت تشویق مردم به اعتراض علیه دولت مستقرِ این کشور داشته باشد. مسالهای که در مدت اخیر نمودهای خود را در قالب راهپیماییهای حامیان عمران خان در شهرهای لاهور و اسلام آباد به نمایش گذاشته و اکنون قضیه ترور نافرجام عمران خان نیز موجب گسترش و تشدید اعتراضات علیه دولت مستقر پاکستان خواهد شد.
در این فضا، یک نکته مهم و اساس دیگر این است که برای شهباز شریف گزینه الترناتیو و جایگزینِ قوی، بهتر از عمران خان هم وجود ندارد. متغیرهای گوناگون عملا پاکستان کنونی را در وضعیتی قرار داده اند که شاید بهترین واژه و عبارت جهت توصیف آن، "آشفتگی و تشدید تنش ها" باشد.»
محسن روحی صفت در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به حملات مستقیم عمران خان پس از حادثه ترور نافرجامش به دولت شهباز شریف، احتمال فروپاشی این دولت وجود دارد یا خیر؟ گفت: «باید در نظر داشت که عمران خان صرفا در قضیه ترور خود، دولت و شخص نخست وزیر مستقر یعنی شهباز شریف را هدفِ حمله قرار نداده است. دامنه اختلافات بسیار گستردهتر از این حرف هاست. به طور خاص در مورد انتصاب فرمانده ارتش که پُستی کلیدی و مهم در پاکستان است نیز اختلافات زیادی وجود دارد. اکنون دوره مسوولیت فرمانده ارتش فعلی پاکستان چندین روز است که به پایان رسیده است.»
وی افزود: «عمران خان به عنوان رهبر اپوزیسیون دولت در نامهای، پیشنهادی را به شهباز شریف جهت انتخاب فرمانده ارتش این کشور ارائه کرده است (اهمیت این نامه زمانی درک میشود که بدانیم در پاکستان حزب مخالف و آرا و نظرات آن بسیار مهم قلمداد میشود و حتی این حزب طرفِ مشورت دولت مستقر نیز است. جالب اینکه وقتی یک رهبر خارجی به پاکستان سفر میکند، اول رئیس حکومت را ملاقات میکند و سپس رهبر حزب اپوزیسیون). عمران خان در نامه خود به شهباز شریف گفته است که وی و شخص نخست وزیر، هرکدام شش نفر را جهت تصدی کرسی ریاست ارتش پاکستان معرفی کنند و هر گزینهای که در دو لیست مشترک بود، عهده دارِ سمت مذکور شود.»
روحی صفت ادامه داد: «شاید اصلیترین گزینه جهت تصدی کرسی نخست وزیری پاکستان، ژنرال "فیض حمید" باشد که به عمران خان نیز نزدیکی زیادی دارد. در واقع فیض حمید در شرایط فعلی مناسبترین گزینه جهت تصدی کرسی ریاست ارتش پاکستان است. این در حالی است که شهباز شریف مایل به این مساله نیست. البته اینطور به نظر میرسد که نَه تنها شهباز شریف بلکه دولت آمریکا نیز وی را گزینهای مطلوب در راستای منافع خود نمیبیند.»
این کارشناس مسائل پاکستان گفت: «از این منظر، همانطور که پیشتر نیز گفتم، اختلافات میان عمرانخان و دولت مستقر پاکستان، به مراتب عمیقتر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد و این موضوع در نهادهای حساس حکمروایی پاکستان هم به وضوح قابل مشاهده است. درست به همین دلیل است که من معتقدم پاکستان در دورهای قرار گرفته که کلا بر مدار بی ثباتی میچرخد و تشدید اختلافات میان جریانهای سیاسی و نهادهای مهم حکمروایی این کشور را شاهد هستیم.»
محسن روحی صفت در پاسخ به این سوال که آیا میتوان اتهامات عمرانخان مبنی بر دست داشتن دولت پاکستان در قضیه ترورش را معتبر دانست یا خیر؟ گفت: «در مورد این مساله آن چیزی که بیش از همه از اهمیت برخوردار این است این نکته میباشد که اکنون بخشهای قابل توجهی از افکار عمومی پاکستان به نوعی این باور را دارند که عملیات ترور نافرجام عمران خان به دست عوامل حکومتِ مستقر این کشور انجام شده است.
هر چیزی هم که رسانهها و سیاستمداران بگویند، واقعیت این است که مردم، ارتش و حکومت را عامل این رویداد میدانند (حتی اگر این مساله واقعیت نداشته باشد). این موضوع مخصوصا با توجه به آن مولفهای که در ابتدای سخنانم گفتم یعنی این مساله که مردم پاکستان از حیث روانشناختی، مردمی احساساتی هستند، از اهمیت ویژهای برخوردار میشود.»
سرکنسول پیشین کشورمان در پیشاور پاکستان در پاسخ به این سوال که تحلیل وی از آینده سیاسی عمران خان پس از حادثه ترور نافرجامش چیست؟ گفت: «من معتقدم که عمران خان در ادامه راه از دست برتر در چهارچوب معادلات سیاسی پاکستان برخوردار خواهد بود. اکنون تقریبا اغلب مولفهها و مسائل دست به دست یکدیگر داده اند تا بار دیگر شاهد اوج گیری موقعیت و قدرت عمران خان در صحنه کلان سیاسی پاکستان باشیم. از این منظر، من معتقدم پس از حادثه ترور نافرجام عمران خان، شانسهای وی جهت بازگشت به قدرت و در اختیار گرفتن مجدد کرسی نخست وزیری کشورش به نحو قابل توجهی افزایش یافته اند.
در این راستا، اگر همین حالا انتخابات در پاکستان برگزار شود، با توجه به اینکه شهباز شریف نتوانسته به وعدههایی که مردم کشورش داده عمل کند و در عین حال جو عمومی نیز پس از ترور اخیر عمران خان به ضررِ شریف تغییر کرده، وی (عمران خان) پیروز انتخابات خواهد بود.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: عمران خان پاکستان شهباز شریف ترور عمران خان ترور نافرجام عمران خان عمران خان سیاسی پاکستان مردم پاکستان عمران خان عمران خان افکار عمومی مساله ای دولت مستقر شهباز شریف طور خاص نخست وزیر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۵۹۴۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مناطق آزاد کشور ؛ چالش ها وراهکارها
عصرایران ؛ ریاض علی فرحانی - اصولا مناطق آزاد در ایران با اهداف كلان و راهبردی چون بهبود محیط كسب و كار حاكم بر مناطق از طریق ارتقای شفافیت ، پیشگیری و مقابله با فساد و بهبود فرایندها، تلاش برای تقویت رقابت پذیری و واگذاری عادلانه و رقابتی فرصت ها به عموم و اجرای طرح های جامع توسعه مناطق و تدوین و اجرای برنامه های عملیاتی آنها در شرق، غرب، شمال و جنوب ایران راه اندازی شده و با گذشته چند سال از این اقدام هنوز همه اهداف مورد نظر در این مناطق حاصل نشده است.
توسعه مناطق آزاد پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با مسایل و مشكلاتی همراه بود؛ یکی از مهم ترین چالشها را می توان ناهماهنگی میان اهداف و ابزار دانست : ابزارهایی مانند معافیت های مالیاتی و گمركی برای رسیدن به اهدافی مانند ایجاد اشتغال، رفاه و توسعه در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی كافی نیست.
در حالی كه اهداف تعریف شده برای این مناطق، ملی هستند، توسعه آنها در ابعاد زیرساختی و سرمایه گذاری بر عهده بخش خصوصی واگذار شده است. بدون توجه به اینكه بخش خصوصی برای سرمایه گذاری، تحلیل هزینه و فایده می كند و صرف مشوق های معافیت مالیاتی و گمركی برای جذب آنها كافی نیست.
چالشهای جدی را همچون نبود تعریف مشترك ملی از كاركرد مناطق ، محدودیت منابع برای تكمیل و توسعه زیرساخت ها، نبود مدیریت یكپارچه در مناطق ، پایبند نبودن و اجرایی نشدن كامل تكالیف قانون چگونگی اداره مناطق آزاد را می توان در سپهر کارکردی این مناطق به عنوان نمونه ی ازچالشهای فعلی یادکرد.
شكل نگرفتن بازارهای مالی متناسب با نظامات بین المللی حاكم بر بازار پول، سرمایه و بیمه در كنار ریسك های سیاسی تحمیلی علیه كشورمان از دیگر چالش های موجود در راه رسیدن به اهداف مناطق آزاد است.
یقینا باز تدبیر در اهداف مناطق آزاد و متناسب سازی ابزار و اهداف ضرورتی حتمی برای حركت معنادار این مناطق برای برطرف شدن چالش های مزبور می باشد.
در حال حاضر اداره سازمان های مناطق آزاد به موجب قانون صرفا برعهده دولت است كه به نمایندگی، سازمان منطقه آزاد درقالب شركت دولتی كه سرمایه آن متعلق به دولت است و به شكل درآمد هزینه ای اداره مناطق را به عهده دارند. بنابر این شاید برای غلبه بر چالش محدودیت منابع و نبود امكان تامین مالی دولت، فراهم سازی امكان سرمایه گذاری بخش غیردولتی برای ایجاد مناطق ازاد تجاری صنعتی، بتواند یك راهكار باشد به نحوی كه بخش غیردولتی از صفر تا 100 ایجاد و اداره منطقه آزاد سرمایه گذاری كند و البته دولت به عنوان نهاد سیاستگذاری و نظارت عهده دار وظایف حاكمیتی باشد. البته برای این مهم نیازمند اجازه قانونی توسط مجلس خواهیم بود.
این كار از طریق بخش غیردولتی در دنیا تجربه شده و امروز بخشی از مناطق آزاد و مناطق ویژه توسط بخش غیردولتی اداره می شود. به طور مثال تاسیس و اداره منطقه آزادگوادر پاكستان در زمینی به مساحت بیش از 900 هكتار در كنار بندر گوادر و در نزدیكی منطقه آزاد چابهار در اختیار سرمایه گذاران چینی قرار گرفته است.
در مقایسه مناطق آزاد كشورمان با مناطق آزاد سایر كشورها باید شرایط عمومی حاكم بر دو طرف مورد مقایسه را در نظر گرفت و نمی توان مناطق آزاد برخوردار از شرایط نابرابر را با هم مورد مقایسه قرار داد، برخی مناطق آزاد علاوه بر برخورداری كل كشور های میزبان آنها از فضای اقتصادی متفاوت و مزیت دار از مشوق ها و تسهیلات در اختیار سرمایه گذاران خارجی و داخلی بیشتری نسبت به مشوق های ما برخوردارند كه نمونه آن معافیت های مالیاتی است.
ترسیم نقشه استراتژیك برای مناطق آزاد به صورتی که چشم انداز، ماموریت، ارزش ها و اهداف راهبردی مناطق آزاد كشور درآن تعیین شده باشد . طبعا تامین رشد پویا و بهبود شاخص های اقتصاد مقاومتی و دستیابی به اهداف سند چشم انداز كشور هدف كلان ملی پیش روی همه بخش های كشور است و مناطق ازاد نیز مثل سایر اجزای توسعه ملی، باید كشور را در رسیدن به این هدف كلان یاری رسان باشد.
بدون تردید درسال جاری الزاما راهبرداول مناطق آزاد می بایست به تامین رشد پویا و بهبود شاخص های اقتصاد مقاومتی و دستیابی به اهداف سند چشم انداز 20 ساله كشور مدنظر باشد . راهبردهای ذیل این هدف نیز گسترش و تسهیل تولید كالا و خدمات در كسب و كارهای محوری و مزیتهای نسبی مناطق و جلب و جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی، گسترش صادرات كالا و خدمات و حضور فعال در بازارهای منطقهای و جهانی، كمك به انتقال فناوریهای پیشرفته به بخش های مختلف اقتصادی كشور و تقویت اقتصاد دانش بنیان است.
تسهیل و تسریع در تأمین نیازها و كالاهای ضروری و راهبردی كشور، تسهیل و كمك به تامین منابع مالی از خارج از طریق توسعه بازارهای پول و سرمایه در مناطق، بهبود محیط كسب و كار حاكم بر مناطق از طریق ارتقای شفافیت ، پیشگیری و مقابله با فساد اداری،مالی و اقتصادی، اصلاح، ساده سازی و بهبود فرایندها و مقررات و ارتقای خدمات عمومی سازمان های مناطق و تقویت پنجره واحد ، توسعه زیرساخت های مربوط به كسب و كارهای محوری مناطق (سایت ها، دسترسی ها، امور زیربنایی، حمل و نقل و ارتباطات)، تقویت سرمایه انسانی و ایجاد اشتغال مولد و كمك به كاهش بیكاری در سطوح منطقه ای و ملی را از دیگر راهبردهایی است كه باید در دستور كار كلیه مناطق آزاد قرار گیرد.
تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با كشورهای منطقه بویژه همسایگان را الزاما به عنوان دومین هدف راهبردی مناطق آزاد كشوردانست و با بازتعریف فرصت های سرمایه گذاری متناسب با نیازها و تقاضاهای بازارها و منابع مزیت دار كشورهای منطقه و همسایه برای تولید كالا و خدمات در چرخه و زنجیره ارزش و زنجیره تولید منطقه ای را از جمله راهبردهای تحقق هدف دانست.
جلب و جذب سرمایه گذاران كشورهای منطقه و همسایه برای فعالیت در مناطق، تسهیل و تشویق صادرات كالا و خدمات به كشورهای منطقه و همسایه، مشاركت با فعالان اقتصادی در كشورهای منطقه و همسایه برای بازاریابی و بازارسازی منطقه آزاد و فراهم آوردن بستر حضور ، فعالیت، بازدید و سفر آسان اتباع كشورهای منطقه و همسایه از دیگر راهبردهای تحقق هدف دوم است.
توسعه و تسریع عمران و آبادانی منطقه ای و توانمند سازی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع محلی را نیز به عنوان سومین هدف راهبردی مناطق آزاد است : برای تحقق این هدف نیز توسعه مناطق در چارچوب طرح های راهبردی و جامع توسعه هدفمند امورزیربنایی (آب ، برق، گاز و...) مناطق، توسعه هدفمند زیرساخت های حمل و نقل مناطق در هم افزایی با شبكه های ملی ، منطقه ای و بین المللی ، توسعه هدفمند زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی مناطق در دستور كار قرار گیرد.
توسعه مراكز آموزشی فنی،حرفه ای– مهارتی كارآمد در سطوح مختلف مبتنی بر نیازها و تقاضای كسب و كارهای محوری مناطق، توسعه مراكز خدمات بهداشتی و درمانی متناسب با نیاز جامعه محلی و فعالان اقتصادی و بازدیدكنندگان از مناطق، توسعه ظرفیتها ، قابلیتها و استعدادهای فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی جوامع محلی و ساماندهی آن ها در جهت تولید ارزش، طراحی و اجرای برنامه های هوشمند برای ارتقای فرهنگی و اجتماعی جوامع محلی و جلب مشاركت حداكثری ایشان در توسعه منطقه، ترغیب و تشویق اشتغال نیروی كار محلی ماهر در كسب و كارها و صنایع ایجاد شده در مناطق نیز راهبردهای مهم در راستای دستیابی به هدف سوم در مناطق آزاد است.
ازطرف دیگر در تدوین بودجه سالانه مناطق آزاد مسولین مربوطه مكلف شوند برنامه های خود را در چارچوب این نقشه راهبردی تنظیم كنند به نحوی كه همه پروژه های عمرانی و سایر فعالیت های آنها باید ناظر برحركت در مسیر یكی از اهداف استراتژیك باشد و با اجرای این نقشه راه استراتژیك در سال های پیش رو از یك توسعه مطلوب و متوازن برخوردار شویم.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: تبدیل پلاک منطقه آزاد به پلاک ملی چگونه است؟ مدیرعامل منطقه آزاد: کیش آماده آغاز واردات خودرو است دبیر شورای عالی مناطق آزاد : چینی ها پل خلیج فارس در قشم را میسازند انتصابی دور از ذهن در دولت رئیسی / اولین مدیرعامل زن اهل تسنن